مطالب مشابه
در تازهترین قسمت «رُکشو»، مجید واشقانی روبهروی چهرهای نشست که نامش با خاطرات یک نسل گره خورده است؛
ایرج نوذری — بازیگر، کونگفوکار و فرزند اسطورهی بیبدیل رادیو و تلویزیون، منوچهر نوذری.
او از روزهایی گفت که در پانزدهسالگی کنار پدر، پشت میکروفن رادیو نشست، از مهاجرت، بازگشت، تحصیل در سینما، و از تصمیمی که همه را غافلگیر کرد: بازگشت به ایران، در حالی که میتوانست در سازمان ملل شغلی تضمینشده داشته باشد.
ایرج نوذری (زادهٔ ۷ اسفند ۱۳۴۲ در تهران) بازیگر، مجری و رزمیکار ایرانی است. فرزند زندهیاد منوچهر نوذری، از بزرگان رادیو و تلویزیون ایران. او دارای مدرک کارشناسی ارشد زبانشناسی است و به زبانهای سانسکریت، هندی، اردو، اسپانیایی، فرانسوی و انگلیسی تسلط دارد. نوذری با ایفای نقش «سرگرد علی امیری» در مجموعهی تلویزیونی کلانتر به شهرت رسید و اکنون ریاست امور بینالملل کونگفو ایران را برعهده دارد.
ایرج نوذری در گفتوگوی خود با مجید واشقانی از کودکیاش در رادیو گفت؛ از حضور در کنار پدری که هم شوخطبع بود، هم مقتدر، و هم عاشق مردم. او گفت:
«پدرم نمیخواست وارد سینما بشم؛
میدونست حساسام و در این فضا اذیت میشم.
اما وقتی اومدم، گفت: اومدی، خوب اومدی.»
نوذری باور دارد پدرش پایهگذار رکگویی و طنز فاخر در رسانه بود:
«استاد نوذری دیکتاتور نبود، میدان میداد برای دیده شدن.
خیلیها رو از دوبله آورد به رادیو. بیمعرفتیه که بگن نمیذاشت کسی دیده بشه.»
نوذری از تجربههایش پیش و پس از انقلاب گفت؛ از دوبار مهاجرت، تحصیل در سینما، و بازگشت داوطلبانهاش به ایران در دوران جنگ.
«در سازمان ملل کار عالی پیشنهاد دادن،
ولی گفتم نه… باید برگردم ایران. نمیخواستم درگیر سیاست بشم.»
او از نقشهایش در سینما گفت و اینکه هیچ نقشی را بدون هدف نپذیرفته:
«برای نقش خوب، حاضرم سرم را تیغ بزنم.»
وقتی از حضورش در برنامهی «مافیا» پرسیدند، صریح گفت:
«اصلاً نمیخواستم بیام، چون حس خوبی نداشتم.
این بازی، کانون خانوادهها را بههم ریخت.»
و دربارهی شایعهی داشتن بادیگارد خندید و گفت:
«بادیگارد نداشتم… فقط مدیر برنامم بود رزمیکار!»
در این گفتوگوی پرخاطره و صادقانه، ایرج نوذری از «میراث پدر» تا «استقلال خودش» گفت — از طنازی و احترام، از مرز میان رکگویی و بیادبی، و از راهی که با تلاش، علم و عشق به مردم پیمود.
🎥 تماشای کامل این گفتوگوی دیدنی را در قسمت جدید «رُکشو» با مجید واشقانی از دست ندهید.
روایتی از مردی که زیر سایهی پدرش متولد شد، اما با نام خودش ماندگار شد.