مطالب مشابه
در نوزدهمین قسمت از برنامهی «رُکشو»، مجید واشقانی میزبان خوانندهای بود که صدایش روزی از تمام خانههای ایران شنیده میشد — حامد همایون، چهرهای که با ترانهی «چتر خیس» و لبخندهایش به نماد امید و شادی تبدیل شد؛ اما مسیرش همیشه آفتابی نبود.
حامد همایون از دوران معلمی موسیقی تا روزی گفت که ترانهی «بارون که زد» همهچیز را تغییر داد.
«هیچکس تا اون روز برام دست نزده بود… ولی آقای رجبپور بلند شد و دست زد. همون لحظه فهمیدم صدام شنیده شده.»
او از سالها تلاش بیوقفه گفت، از شیرازی که در آن «کسی پاپ گوش نمیداد» و از رویایی که بالاخره با «چتر خیس» جان گرفت.
موفقیت حامد همایون با سرعتی کمسابقه رقم خورد؛ از سالنهای پر از جمعیت در تهران تا اجرای دو سانس در لندن و تور اروپا و آمریکا.
اما پشت این صحنههای درخشان، داستانی از رنج و تاوان هم بود:
«رفتم سر مزار هایده فقط برای ادای احترام… ولی بعدش ممنوعالصدا شدم. تاوانش رو دادم، ولی پشیمون نیستم.»
حامد همایون در بخش دیگری از گفتوگو از سختترین دوران زندگیاش گفت؛ شکایت ۶۰ میلیاردی، توقیف اموال و سالهایی که صدایش خاموش شد:
«من خرد شدم، بیمار شدم، ولی برگشتم. دوباره دارم میخونم… هنوزم همونم.»
او اعتراف کرد که شهرت، گاهی همانقدر که میسازد، میسوزاند.
اما صدایش هنوز امید را زمزمه میکند — همان صدایی که روزی از «بارون که زد» آغاز شد.
در پایان گفتوگو، حامد همایون از بازگشتش گفت؛ بازگشتی آرام، با تجربهای عمیقتر از روزهای اوج:
«من با صدایم به مردم آرامش دادم. حالا دوباره برگشتم تا همون کار رو بکنم… دوباره عشق، دوباره زندگی.»
قسمت نوزدهم «رُکشو» روایتی بود از مردی که با صدای خیسِ باران به دلها امید بخشید؛ از هنرمندی که سقوط را تجربه کرد، اما دوباره برخاست.
او از میان حاشیه، قضاوت و درد، دوباره صدایش را پیدا کرد — همان حامد همایونی که هنوز با لبخند میگوید:
«من دوباره سبز خواهم شد… هنوزم همونم.»
برای دیدن کامل گفتوگو و شنیدن داستان زندگی و بازگشت حامد همایون، ویدئوی این قسمت را در کانال رسمی «رُکشو» در یوتیوب تماشا کنید 👇